غرقت شدم یک عمر تا تو به آرومی پهلو گرفت کشتیت...

ساخت وبلاگ

من، بادبان سرگردان کشتی عشقت بودم و تو،موجی لجوج و سهمگین که با ضربات متوالی ات کشتی را در هم شکستی...

هنوز هم تکه های چوب شکسته از روی آب به سمت جزیره ی تنهاییم در حرکتند و تو نمیدانی چون سرگرم کشتی های دیگری شده ای که یا بادبان ندارند، یا ناخدا...

از نظر شما......
ما را در سایت از نظر شما... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elasha بازدید : 104 تاريخ : يکشنبه 14 بهمن 1397 ساعت: 20:16